گوشهِ امن

یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصد یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند...

گوشهِ امن

یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصد یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند...

خادم بابا شدم و دیگه باید باورم بشه :)

يكشنبه, ۲۹ مرداد ۱۴۰۲، ۱۲:۱۵ ق.ظ

مثل بقیه سفرای من اینم یهویی شد

از دوشنبه به شنبه رسید!!!

دارم میرم که از مرز شلمچه رد بشم:)

بعد ۶ماه انتظار و سختی برای کارای خادمین و .......

دارم میرم بعد ۲۱ سال

دعا کنید با نهایت توان خاادم باشم هم اخلاقی هم روحی❤️‍🩹

به یادتون هستم بیانی ها

این روزا چراغ های روشن شما کمه ولی من بیادتونم🤚🥲

حرف زیاد   و مجال و زمان من خیلی کم

گفتنی ها توی کانال ایتاست ؛)

ما رفتیم😌🥺

بریم زندگی جدید تجربه کنیم

بعد از ۲۱ سال :)))

#سفر

  • Z.sadat. m🤍

نظرات (۳)

سلام 

به سلامتی 

لطفا بنده رو هم دعا کنید 

خواهش میکنم 

  • یاسمن گلی :)
  • سلام 

    التماس دعا :)

  • ماهی طلایی
  • به یاد ما هم باش

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی