گوشهِ امن

یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصد یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند...

گوشهِ امن

یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصد یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند...

دلیل نبودن!

پنجشنبه, ۲۴ فروردين ۱۴۰۲، ۰۲:۲۹ ق.ظ

سلام

عباداتتون قبول

گفته بودید نیستم

راستش را بخواهید دل نوشتن را ندارم و مشکلات روحی دوباره خنجر کشیدن و غم نبودن مادر دوباره رو دلم بیشتر سنگینی میکنه و رمق ندارم.‌.

وقت هم نیست اگر هم باشد حسش نیست

گویا بیشتر در حال تجربه و لمس وقایع هستم...

بشدت کارم گیره و محتاج دعاتون هستم

دعام کنید 

دعا کنید این مسکینِ مضطر  حالش خوب بشه 

زینب سادات

۲:۲۷دقیقه ۲۲رمضان:)

یاعلی

 

  • Z.sadat. m🤍

نظرات (۴)

روح مادرتون شاد.

درک تون می کنم.

غم نبودن مادر، بینهایت سنگینه.

ولی چاره چیه؟ باید سر کرد و زندگی کرد.

بنویسید تا سبک بشید.

پاسخ:
سلام خانم پروانه خوب هستین؟
کاش هیچکس این غم رو تجربه نکنه...
حتما یه توانایی داشتم که خدا این غم رو وارد دلم کرده :)...
روح رفتگان شما در آرامش...💚

سلام دوست جدید، روحشون شاد باشه و قرین رحمت الهی باشند، آرزو میکنم به خواسته های به صلاحتون برسین و امشب مهمان لبخند باشین 

لطفا بنویسید، نوشتن راهی برای رسیدن به اهداف می گشاید و محسنات زیادی دارد 

روزهایتان پرامید :))

پاسخ:
سلام رفیق
ممنونم رفتگان شما هم در آرامش باشن
ممنون از دعای قشنگت..
چشم سعی میکنم...

لبخند خدا :)

سلام زینب سادات عزیزم 

حق داری، نبودن مادر غم بزرگیه، مخصوصا انگار ارتباط عاطفی قوی بینتون بوده، خدا این غم رو برات جبران کنه به بالاترین و بهترین اجرها...  

بنویس عزیز من، اصلا فکر نکن اگر غمگین بنویسی، مخاطبت خسته میشیم، ما شریک غصه و شادی همیم :)

پاسخ:
سلام دزیره جان خوب هستین🥲؟
یهویی میخاستم بیام اکانت ایتا باهات حرف بزنم بازم پشیمون شدم:)
ممنون از دعاهای خوبت..
ان شاءالله که سیم ارتباطی حرفای مغز با انگشتام یکی بشه تا کمی آروم بشم!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی